آیینه

هر آیینه روزنه ایست به دنیایی...

آیینه

هر آیینه روزنه ایست به دنیایی...

اصل را فراموش کردیم در میان این فریادهایمان،بیراهه رفته ایم رفقا

راجع به اعدام قاتل روح الله داداشی بسیار حرف ها زده شده. این که زیر هجده سال بود(متولد 72/10/4 بود) و اعدام او نقض آشکار بند الف از ماده ی 37 پیمان نامه ی جهانی حقوق کودک، این که آن همه آدم( که معلوم شد 15 هزاری که خبرگزاری فارس اعلام کرده نبودند و چیزی در حدود 4 هزار نفر بوده اند) سر صبح برای تماشا رفته اند، فحش ها و ناسزاهایی که به آن تماشاچیان داده شد، بحث بر سر این فحش ها، بررسی حکم اعدام و... همه و همه مطرح شد. من هم در بسیاری از این بحث ها شرکت کردم.
نمی دانم. شاید این واقعه یک تلنگر بود، تلنگری به بهای جان دو انسان، اما... .

اما حرف من اکنون بر سر این ها نیست.
حرف من بر سر مصاحبه ایست که جدیداً از طریق دوستی به دستم رسید. صحبت های برادر محکوم با یک شبکه ی خارجی که فکر می کنم بی بی سی بود. نمی دانم، تنها امیدوارم که آنچه در این مصاحبه بیان شده، واقعیت نداشته باشد که اگر جز این باشد... .
جایی در میان آن مصاحبه داوود ملاسلطانی می گوید وقتی زمانی پیش از اجرای حکم، مادرش به پای علی داداشی(برادر مقتول) می افتد و به او التماس می کند فرزندش را ببخشد، در جواب این التماس ها علی داداشی به صورت او، مادری که به پایش افتاده و التماسش می کند، سیلی می زند.
و اینجاست که چنان ضربه ای می خورم که هنوز گیجم که چه شده؟ چه شده؟ این اجرای قانون است؟ کدام قانون به ولی دم حق می دهد که به صورت مادر محکوم سیلی بزند. کدام قانون؟ قانون جزائی؟ قانون اسلامی؟ قانون حقوق بشر؟ قانون انسانیت؟
چه شده؟ کجا رفته ایم؟ تکلیف حق و عدالت چه می شود؟ فقط به خاطر آنکه مقتول روح الله داداشی بوده همه چیز عوض می شود؟ همه چیز مجاز می شود؟ گیرم هم که او محبوب هفتاد میلیون ایرانی بود، آیا این دلیلی برای ابر قانون بودن است؟
چطور شد که قاتل روح الله داداشی که هنوز به سن قانونی هم نرسیده بود در طی دو ماه و چند روز اعدام شد اما رسیدگی به بسیاری پرونده های دیگر ماه ها و یا حتی سال ها به طول می انجامد؟ آیا اگر مقتول مثلاً من بودم، باز هم قاتل دستگیر و به این سرعت اعدام می شد؟
چه شده؟ پس عدالت و قانون چیست؟ مگر قرار نبود همه ی ما در مقابل قانون یکسان باشیم؟ مگر قانون ترازوی ما نبود؟ مگر مفهوم عدالت چیزی جز برابری در مقابل قانون بود؟
آیا مشهور بودن، معروف بودن، مطرح بودن،  محبوب بودن، آیا روح الله داداشی بودن قانون را تغییر می دهد؟ در قوانین کشور ما هیچ تبصره ای در این مورد نوشته نشده، پس آیا قانون اجرایی، با آنچه ما می خوانیم متفاوت است؟

نمی دانم چه شده. نمی دانم چرا در میان این همه تحلیل ها و تفسیر ها و در میان این همه فحش ها و ناسزا ها و غیره و غیره کسی به این نمی پردازد که بر سر قانون چه آمده؟
پسری هفده ساله، به جرم قتل در عرض دو ماه به اعدام در ملأ عام محکوم می شود و در زمان اجرای حکم، برادر مقتول به صورت مادر او، که به پایش افتاده، سیلی می زند و جماعتی درگیر بحث بر سر روا بودن یا نبودن فحش دادن به تماشاچیان این اعدام شده اند.(که خود من هم جزء آنانم.)

نمی دانم چرا تا به حال آسمان از هم نشکافته.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد